امان از پاییزی که دورم کرد از تو
یادم نیست کِی و کجا، اما نوشتم از پاییزی که دلم حتی برای صدایت هم تنگ می شود
شروع این پاییز غمبار اما همراه شد با دیدار گاه و بیگاهت و من میان این غمها، مسرور از این بودن و همراهی، هم صدایت را داشتم هم حضورت را
اما یکباره پرت شدم به نداشتنت، به دوریت، به رفتنم
امروز پاییزی ترین روز این پاییز بود ...
امان از پاییزی که دورم کرد از تو ...
+ به امید روزی که کنارت قرار بگیرم
+ بماند به یادگار از ۱۹ آبان ۱۴۰۱ - دانشگاه
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۱ ساعت 15:1 توسط تلما
|